در آیات متعددی از قرآن کریم، برخورد فرشتگان قابض ارواح و سخنانی که بین آنان و تبهکاران ردّوبدل می شود، بیان گردیده است. 1. کسانی که در حال کفر از دنیا رفته اند. (وَ لَوْ تَری إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ)[2]؛ اگر ببینید سختی حال کافران را هنگامی که فرشتگان جان آنان را می گیرند و بر روی و پشت آنان می زنند و به آنها می گویند: بچشید طعم عذاب سوزنده را. شبیه همین تعبیر در سوره ی مبارکه ی محمد(صلی الله علیه وآله) آیه ی27 برای منافقان آمده است.[3] مرحوم شاه آبادی(رحمه الله) درباره ی این آیات توجیهی دارند مبنی بر این که فرشتگان دو دسته اند: یک دسته کارگزاران امور آخرت و گروهی دیگر مجریان اوامر الهی در دنیا هستند. فرشتگان دنیا با دیدن این منظره که شخص تبهکار تمام عمر خود را به بطالت و انکار حق گذرانده و اکنون لحظه ی مرگ او فرارسیده، با حالتی توهین آمیز و همراه با شکنجه، محکم بر پشت او می زنند و او را از دنیا بیرون رانده، تحویل فرشتگان آخرت می دهند. آنها هم با دیدن این بنده ی عاصی و نافرمان، به صورت او می کوبند.[4] 2. کسانی که متکبّرانه در دنیا به سر بردند. (یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلائِکَةَ لا بُشْری یَوْمَئِذ لِلْمُجْرِمِینَ وَ یَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً)[5]؛ روزی که مجرمان فرشتگان را ببینند، در آن روز بشارتی از فرشته نیافته، بلکه به آنها گویند: ای سرکشان، محروم وممنوع (از رحمت و جنّت خدا) باشید. 3. کسانی که هنگام جان دادن، ستم کنندگان به جان خویشتن به شمار می روند. (إِنَّ الَّذِینَ تَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الاَْرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً)[6]؛ آنان که هنگام (مرگ) قبض روح، ظالم و ستمگر بمیرند، فرشتگان از آنها بازپرسند که در چه کار بودید (و چرا به ایمان و اعمال نیک برای آخرت نپرداختید)؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردی ضعیف و ناتوان (و اسیر ظلم حکّام جاهل و کافر) بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید (و از محیط جهل و کفر به سرزمین علم و ایمان بشتابید؟ از آنها عذر نپذیرند) و مأوای اینان جهنم است و بازگشت آنها به جایگاه بسیار بدی است (که محل قهر و عذاب خداست). 4. کسانی که بر خداوند دروغ بستند و سخنان رسول او را نپذیرفتند. (.. وَ لَوْ تَری إِذِ الظّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ...)[7]؛ ... و اگر فَضاحت و سختی حال ستمکاران (و مدعیان باطل) را ببینی، آن گاه که در سکرات موت گرفتار آیند و فرشتگان برای قبض روح آنها دست قهر و قدرت برآورند و گویند که جان از تن به در کنید؛ امروز کیفر عذاب و خواری می کشید... . در هر حال، برخورد فرشتگان قابض ارواح با عاصیان به گونه ای است که از ابتدای امر و از لحظات اولیه ی حیات اخروی گرفتار عذاب الهی می شوند. انسانی که به استعدادهای درونی خود بی توجه بوده و جهات ملکوتی و (وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی)خود را فراموش و تمام عمر خود را صرف همان جنبه ی طبیعی کرده است، حال با انقطاع علاقه ی روح از بدن مادّی بدون هیچ وسیله و توشه ای به عالمی دیگر منتقل می شود. او در عالم دنیا درصدد به فعلیّت رساندن استعدادهای درونی و جنبه های روحانی خود نبوده تا در حین انتقال به برزخ خوش و خرّم و با صورتی زیبا قدم به عالم آخرت بگذارد. بله، چنین آدمی بزرگ ترین نعمت الهی ودیعه ی ربّانی را که همان روح انسانی است، با بی توجهی و غفلت، کفران و ناسپاسی کرده و در این امانت الهی خیانت ورزیده است، لذا مستحق چنین عذاب ها و برخوردهایی از جانب فرشتگان الهی خواهد بود. پی نوشتها: [1]. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، همان، ص 205 207. [2].سوره ی انفال، آیه ی 50. [3]. ر.ک: محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص 405؛ جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 9، ص 218، و عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 4، ص 204 205. [4]. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، همان، ص 205. [5]. سوره ی فرقان، آیه ی 22. [6]. سوره ی نساء، آیه ی 97. [7]. سوره ی انعام، آیه ی 93. منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
در آیات متعددی از قرآن کریم، برخورد فرشتگان قابض ارواح و سخنانی که بین آنان و تبهکاران ردّوبدل می شود، بیان گردیده است.
1. کسانی که در حال کفر از دنیا رفته اند.
(وَ لَوْ تَری إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ)[2]؛ اگر ببینید سختی حال کافران را هنگامی که فرشتگان جان آنان را می گیرند و بر روی و پشت آنان می زنند و به آنها می گویند: بچشید طعم عذاب سوزنده را.
شبیه همین تعبیر در سوره ی مبارکه ی محمد(صلی الله علیه وآله) آیه ی27 برای منافقان آمده است.[3]
مرحوم شاه آبادی(رحمه الله) درباره ی این آیات توجیهی دارند مبنی بر این که فرشتگان دو دسته اند: یک دسته کارگزاران امور آخرت و گروهی دیگر مجریان اوامر الهی در دنیا هستند. فرشتگان دنیا با دیدن این منظره که شخص تبهکار تمام عمر خود را به بطالت و انکار حق گذرانده و اکنون لحظه ی مرگ او فرارسیده، با حالتی توهین آمیز و همراه با شکنجه، محکم بر پشت او می زنند و او را از دنیا بیرون رانده، تحویل فرشتگان آخرت می دهند. آنها هم با دیدن این بنده ی عاصی و نافرمان، به صورت او می کوبند.[4]
2. کسانی که متکبّرانه در دنیا به سر بردند.
(یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلائِکَةَ لا بُشْری یَوْمَئِذ لِلْمُجْرِمِینَ وَ یَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً)[5]؛ روزی که مجرمان فرشتگان را ببینند، در آن روز بشارتی از فرشته نیافته، بلکه به آنها گویند: ای سرکشان، محروم وممنوع (از رحمت و جنّت خدا) باشید.
3. کسانی که هنگام جان دادن، ستم کنندگان به جان خویشتن به شمار می روند.
(إِنَّ الَّذِینَ تَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الاَْرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً)[6]؛ آنان که هنگام (مرگ) قبض روح، ظالم و ستمگر بمیرند، فرشتگان از آنها بازپرسند که در چه کار بودید (و چرا به ایمان و اعمال نیک برای آخرت نپرداختید)؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردی ضعیف و ناتوان (و اسیر ظلم حکّام جاهل و کافر) بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید (و از محیط جهل و کفر به سرزمین علم و ایمان بشتابید؟ از آنها عذر نپذیرند) و مأوای اینان جهنم است و بازگشت آنها به جایگاه بسیار بدی است (که محل قهر و عذاب خداست).
4. کسانی که بر خداوند دروغ بستند و سخنان رسول او را نپذیرفتند.
(.. وَ لَوْ تَری إِذِ الظّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ...)[7]؛
... و اگر فَضاحت و سختی حال ستمکاران (و مدعیان باطل) را ببینی، آن گاه که در سکرات موت گرفتار آیند و فرشتگان برای قبض روح آنها دست قهر و قدرت برآورند و گویند که جان از تن به در کنید؛ امروز کیفر عذاب و خواری می کشید... .
در هر حال، برخورد فرشتگان قابض ارواح با عاصیان به گونه ای است که از ابتدای امر و از لحظات اولیه ی حیات اخروی گرفتار عذاب الهی می شوند. انسانی که به استعدادهای درونی خود بی توجه بوده و جهات ملکوتی و (وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی)خود را فراموش و تمام عمر خود را صرف همان جنبه ی طبیعی کرده است، حال با انقطاع علاقه ی روح از بدن مادّی بدون هیچ وسیله و توشه ای به عالمی دیگر منتقل می شود. او در عالم دنیا درصدد به فعلیّت رساندن استعدادهای درونی و جنبه های روحانی خود نبوده تا در حین انتقال به برزخ خوش و خرّم و با صورتی زیبا قدم به عالم آخرت بگذارد.
بله، چنین آدمی بزرگ ترین نعمت الهی ودیعه ی ربّانی را که همان روح انسانی است، با بی توجهی و غفلت، کفران و ناسپاسی کرده و در این امانت الهی خیانت ورزیده است، لذا مستحق چنین عذاب ها و برخوردهایی از جانب فرشتگان الهی خواهد بود.
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، همان، ص 205 207.
[2].سوره ی انفال، آیه ی 50.
[3]. ر.ک: محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص 405؛ جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج 9، ص 218، و عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 4، ص 204 205.
[4]. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، همان، ص 205.
[5]. سوره ی فرقان، آیه ی 22.
[6]. سوره ی نساء، آیه ی 97.
[7]. سوره ی انعام، آیه ی 93.
منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
- [سایر] چرا منافقان از کافران بدترند؟
- [سایر] چرا منافقان از کافران بدترند؟
- [سایر] رفتار فرشتگان مرگ با مؤمنان چگونه است؟
- [سایر] با توجه به آیات قرآن کریم، بدترین بلایی که کافران و منافقان، دچار آن میشوند، چیست؟
- [سایر] آیا رفتار فرشتگان در هنگام مرگ با انسان ها یکسان است؟
- [سایر] مراد و منظور از عرضه کافران به آتش در آیه شریفه «یوم یعرض الذین کفروا علی النّار»(1) چه می باشد؟
- [سایر] دیدگاه قرآن در مورد منافقان چیست؟
- [سایر] آیا منافقان هم خلود دردوزخ دارند؟
- [سایر] نماز و انفاق از دیدگاه منافقان چگونه است؟
- [سایر] نماز و انفاق از دیدگاه منافقان چگونه است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] در معامله بیع شرط اگر چه فروشنده اطمینان داشته باشد که هر گاه سر مدّت پول را ندهد خریدار ملک را به او میدهد معامله صحیح است ولی اگر سر مدّت پول را ندهد حقّ ندارد ملک را از خریدار و در صورت مرگ خریدار، از ورثه او مطالبه نماید.
- [آیت الله اردبیلی] جهاد از واجبات دین و دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خود گشوده است(1) و در جهت حفظ کیان اسلام و امنیت مسلمانان و دفاع در مقابل هجوم کافران و ناپاکان و یاری مستضعفان، مورد تأکید قرآن و معصومان علیهمالسلام قرار گرفته است. امّتی که از جهاد روی گردانند، جامه ذلّت و خواری و ردای بلا و گرفتاری بپوشند و با حقارت و پستی از انصاف و عدالت محروم شوند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اجاره با مرگ اجارهدهنده باطل میشود و با مرگ مستأجر، باطل نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که نشانههای مرگ را در خود میبیند، اگر خمس و زکات و =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، باب 1 از (کتاب الوصایا)،ح2 و 3 و باب 3،ح1،ج19،ص257 و 258 و 260 و 261. مظالم بدهکار باشد، باید فوراً بدهد و اگر نتواند بدهد، چنانچه از خودش مال داشته باشد یا احتمال دهد که کسی آنها را ادا نماید، باید وصیّت کند و همچنین است اگر حجّ بر او واجب باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر مالی پیدا کند که نشانه دارد و قیمت آن کمتر از یک درهم(1) است چنانچه صاحب آن معلوم باشد و انسان نداند راضی است یا نه، نمی تواند آن را بردارد و اگر صاحب آن معلوم نباشد، می تواند به قصد اینکه ملک خودش شود بردارد و در این صورت اگر تلف شود نباید عوض آن را بدهد، بلکه اگر قصد ملک شدن هم نکرده و بدون تقصیر او تلف شود، دادن عوض بر او واجب نیست.
- [آیت الله بهجت] زکات شتر، گاو و گوسفند غیر از شرطهایی که گفته شد، دو شرط دیگر دارد: 1 حیوان در تمام سال بیکار باشد، و ملاک تشخیص بیکار بودن نظر مردم و عرف است. 2 در تمام سال از علف بیابان بچرد، پس اگر تمام سال یا مقداری از آن را از علف چیده شده، یا از زراعتی که ملک مالک یا ملک دیگری است بچرد، زکات ندارد. نصاب شتر
- [آیت الله شبیری زنجانی] بنا بر احتیاط مستحب انسان در مرگ کسی یقه پاره نکند، به خصوص در مرگ غیر پدر و برادر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی وصیت کند که چیزی از اموالش را به کسی دهند آن مال بعد از مرگ او ملک آن شخص می شود قبول هم لازم نیست، ولی اگر در حال حیات او وصیت را رد کند احتیاط آن است که در آن مال تصرف مالکانه نکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مسلمانان با رضایت امام علیهالسلام با کافران جنگ کنند و غنایمی در جنگ بدست آورند، مخارجی را که بعد از بدستآوردن غنایم برای نگهداری یا حمل و نقل آن انجام داده و نیز مقداری را که امام علیهالسلام صلاح میداند به مصرفی برساند و اموال ممتاز و برجسته همچون وسایل جنگی فوقالعاده و اموال اختصاصی پادشاهان و حکمرانان که مخصوص امام علیهالسلام میباشد، از غنیمت کنار گذاشته و خمس بقیه را میپردازند و آنچه در زمان غیبت امام علیهالسلام در جنگ با کافران یا در هنگام دفاع از هجوم آنان به کشور اسلامی گرفته میشود خمس دارد، مرتد فطری یعنی کسی که در هنگام ولادت مسلمان بشمار آمده و پس از بلوغ کافر گردد، در این مسأله همچون دیگر کافران میباشد.
- [آیت الله سیستانی] بیمه انواعی دارد از آن جمله: 1 بیمه اشخاص در برابر مرگ، بیماری و یا حوادث دیگر. 2 بیمه اموال، مانند اتومبیل، هواپیما و کشتی در برابر خطر آتشسوزی، غرق شدن و سرقت و مانند آنها. بیمه تقسیمات دیگری دارد که احکام شرعی آن تفاوتی با موارد مذکور ندارد، لذا نیازی به ذکر آنها نیست.